loading...
سایت متفاوت جیز میز | دانلود
Jizmiz بازدید : 385 پنجشنبه 23 آذر 1391 نظرات (0)

یک روز صبح سوار سرویس دانشگاه شده بودم چون خونه ما تقریبا تو ایستگاه اول سرویس دانشگاه ست سرویس خلوت بود
منم حوصله ام سر رفته بود گفتم پس برم بشینم با راننده حرف بزنم خلاصه پا شدم رفتم نشستم بغل راننده شروع کردم به حرف زدن بعد از دو دقیقه راننده رو کرد به من گفت امروز اعصابم خورد هست حال حرف زدن ندارم منم ضایع شدم برگشتم ته سرویس نشستم وسط ها راه یک گروه دختر سوار شدن دیدم یکی از دختر اومد نشست بغل راننده و شروع کرد به حرف زدن من منتظر بودم که راننده ضایعش کنه دیدم راننده تا بیخ نیشش بازه و تا اخر مسیر همینجور ی یک کله حرف زدن مردک از اون ریش و موهای سفیدشم خجالت نمیکشید واقعا چی میشه گفت دانشجو مملکت رو ترور شخصیتی میکنی:D

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3554
  • کل نظرات : 129
  • افراد آنلاین : 46
  • تعداد اعضا : 282
  • آی پی امروز : 140
  • آی پی دیروز : 705
  • بازدید امروز : 2,069
  • باردید دیروز : 5,961
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2,069
  • بازدید ماه : 119,980
  • بازدید سال : 772,872
  • بازدید کلی : 5,153,866