یه شب جو گیر شدیم تصمیم گرفتیم از فردا صبح زود بریم ورزش. پسر خالم که ده سالش بود هم اصرار داشت با من بیاد. فردا رفتیم ورزش در شروع کار پسر خالم 700 تومن پول پیدا کرد. اون موقع یه صد تومنی می ذاشتی روش یک دلار میشد. فردا صبح دیگه حال نداشتم برم ورزش. پسر خالم اومده بود من رو از خواب بیدار کرده و اصرار داره که بریم ورزش.
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آمار سایت